دوستان

جایی برای تو ..........

دوستان

جایی برای تو ..........

خدایا

خدایا سرده این پایین

از اون بالا تماشا کن…

اگه میشه فقط گاهی

خودت قلب منو”ها”کن

خدایا سرده این پایین

ببین دستامو می لرزه

دیگه حتی همه دنیا

به این دوری نمی ارزه

تو اون بالا من این پایین

دوتایی مون چرا تنها ؟

اگه لیلا دلش گیره

بگو مجنون چرا تنها؟!!

بگو گاهی که دلتنگم

ازاون بالا تو می بینی

بگو گاهی که غمگینم

تو هم دلتنگ و غمگینی

خدایا…من دلم قرصه!!

کسی غیر از تو با من نیست

خیالت از زمین راحت

که حتی روز،،،روشن نیست

کسی اینجا حواسش نیست

که دنیا زیر چشماته

یه عمره یادمون رفته

زمین دار مکافاته!!!

فراموشم میشه گاهی

که این پایین چه ها کردم

که روزی باید از اینجا

بازم پیش تو برگردم

خدایا…وقت برگشتن

یه کم با من مدارا کن

شنیدم گرمه آغوشت اگه میشه منم جاکن

ناله بس کن 2


زندگی‌ گاه به کام است و بس است
زندگی‌ گاه به نام است و کم است
زندگی‌ گاه به دام است و غم است
چه به کام و
چه به نام و
چه به دام.
زندگی معرکه همت ماست، زندگی می‌گذرد.
زندگی‌ گاه به نان است و کفایت بکند 
زندگی‌ گاه به جان است و جفایت بکند‌ 
زندگی‌ گاه به آن است و ر‌هایت بکند 
چه به نان
و چه به جان 
و چه به آن.
زندگی صحنه بی‌تابی ماست، زندگی می‌گذرد.
زندگی‌ گاه به راز است و ملامت بدهد
زندگی‌ گاه به ساز است و سلامت بدهد
زندگی‌ گاه به ناز است و جهانت بدهد
چه به راز 
و چه به ساز
و چه به ناز.
زندگی لحظه بیداری ماست، زندگی می‌گذرد

ناله بس کن ......

گله ها را بگذار! 
ناله ها را بس کن! 
روزگار گوش ندارد که تو هی شکوه کنی
زندگی چشم ندارد که ببیند اخم دلتنگ تو را
فرصتی نیست که صرف گله و ناله شود
تا بجنبیم، تمام است تمام
مهر دیدی که به برهم زدن چشم گذشت.
یا همین سال جدید
باز کم مانده به عید
این شتاب عمر است
من و تو باورمان نیست که نیست 
زندگی‌ گاه به کام است و بس است
زندگی‌ گاه به نام است و کم است
زندگی‌ گاه به دام است و غم است
چه به کام و
چه به نام و
چه به دام.
زندگی معرکه همت ماست، زندگی می‌گذرد.
زندگی‌ گاه به نان است و کفایت بکند 
زندگی‌ گاه به جان است و جفایت بکند‌ 
زندگی‌ گاه به آن است و ر‌هایت بکند 
چه به نان
و چه به جان 
و چه به آن.
زندگی صحنه بی‌تابی ماست، زندگی می‌گذرد.
زندگی‌ گاه به راز است و ملامت بدهد
زندگی‌ گاه به ساز است و سلامت بدهد
زندگی‌ گاه به ناز است و جهانت بدهد
چه به راز 
و چه به ساز
و چه به ناز.
زندگی لحظه بیداری ماست، زندگی می‌گذرد

بی بهانه بخند

لبخندت را چند صباحی ست ندیده ام،‏
برای دلم لحظه ای بی بهانه بخند…
از همین فاصله ها زیباییش را میفهمم!‏

گفتی ............. میخرم

گفتی احساس به یغما برده داری، می خرم
باغبانی و گل پژمرده داری، می خرم

 گفتی از ترس فلک، یک عالم احساس نجیب
گوشه ی پیراهنت افسرده داری، می خرم 

گفتی انگار از نبرد خویش با دل می رسی
نوجوان کشته ای بر گُرده داری، می خرم

گفتی از بی عاشقی در تیر باران غزل
یک بغل مصراع پیکان خورده داری، می خرم 

جای فریاد و سرور کودکانه در دلت
گفته بودی عندلیب مرده داری، می خرم 

گفتی از آن عمر سرتاسر زمستان، یادگار
بی نهایت شعر سرما خورده داری، می خرم 

عمر کوتاه من و تو در حد اندازه نیست
هر چه اندوه و غم نشمرده داری، می خرم