از غم که چشمهای تو لبریز میشود
انگار فصلها همه پاییز میشود
تلفیق چشم شیر و غزال است چشم تو
چون با غرور و عشق گلاویز میشود
سیدمحمدمجید موسوی گرمارودی
〰♥〰♥〰♥〰♥〰♥〰♥〰♥〰
هر چقدر این روزها دستان من تنهاترند
چشمهایت شب به شب زیباتر و زیباترند
رازداریهای من بیهوده است، این چشمها
از تمام تابلوهای جهان گویاترند...
من پَر کاهی به دست باد پاییزم ولی
چشمهای روشنت از کهربا گیراترند...
پانتهآ صفایی بروجنی
〰♥〰♥〰♥〰♥〰♥〰♥〰♥〰
هر کسی شعر به چشمان تو تقدیم کند
مثل این است که رقاصه به باکو ببرد...
باز هم خیره به عکست شده ام تا شاید
این سری چشم تو را چشم من از رو ببرد
حسین زحمتکش
〰♥〰♥〰♥〰♥〰♥〰♥〰♥〰
بیماری چشمان تو بیمارم کرد
در دام غم و غصه گرفتارم کرد
یک روز امید زندگی داد به من
روز دگر از زمانه بیزارم کرد
کیوان هاشمی
〰♥〰♥〰♥〰♥〰♥〰♥〰♥〰
در هر نگهت مستی صد جام شرابست
چشمان تو میخانه دلهای خراب است
زد شعله به جان چشم فریبای تو هر چند
برق نگهت زود گذر همچو شهاب است
محمد شهدی لنگرودی