دوستان

جایی برای تو ..........

دوستان

جایی برای تو ..........

mon amour ( عشق من )

عشق من!

بر آب چشمه‌ساران

آن گاه که بــاد آن‌ها را با خود می‌آورد

شباهنگام گل‌های سرخ پرپر شده را

شناور بر روی آب می‌بینیم.

عشق من!

و دیوارها شکافته می‌شوند

در برابر آفتاب، رویاروی بـاد و رگبار

و در برابر سالیانی که شتابان می‌روند

از بامداد ماه مه که آن‌ها آمدند

و آنگاه که آنان سرودخوانان به ناگاه بر روی دیوارهای آماج تیر باران‌شان

از چیزهایی بسیار شگفت نوشتند.

عشق من!

بوته‌ی گل سرخ رد پاها رابر روی دیوار پی‌می گیرد

و نام‌های نقش بسته‌ی آن‌ها را به هم می‌تند

و هر تابستان از شدت سرخی گل‌های سرخ خواهد رست.

عشق من!

چشمه‌ها را خشک کن

در برابر آفتاب، رویاروی بـادهای دشت و در طول سالیانی که شتابان می‌گذرند

از بامداد ماه مه که آن‌ها گل بر سینه، با پاهایی برهنه و گامی آهسته آمدند

و با چشمانی درخشنده از لبخندی شگفت .

و بر این دیوار آنگاه که شب به پایان می‌رسد

گمان می‌کنیم که لکه های خونی را ببینیم،

که جز گل‌های سرخ نیستند

آرانخوئز، عشق من!